ایمنی جاده ها در گرو نوسازی ناوگان فرسوده
ایمنی جاده ها در گرو نوسازی ناوگان فرسوده
وزیر جدید راهوشهرسازی دولت دوازدهم، اخیراً فرسودگی ناوگان حملونقل باری با میانگین سنی نزدیک به 17 سال را یکی از چالشهای پیش روی بخش حملونقل دانسته است. محمد اسلامی درعینحال گفته است که افزایش ایمنی جادهها نیز باید در اولویت قرار بگیرد تا شاهد کاهش تصادفات جادهای باشیم.
وزارت راهوشهرسازی متولی نظام گسترده حملونقل است و این روزها در کنار هزارتوی مشکلات خود با امتناع برخی کامیونداران از کار مواجه است. موضوعی که حلوفصل آن میتواند شروع خوبی برای کارنامه کاری سرپرست تازهنفس این وزارتخانه باشد. دراینباره با بهروز غروی، مدیرعامل جمعیت طرفداران ایمنی راهها، گفتگو کردیم.
او مشکل اصلی را نه فرسودگی ناوگان که وجود دو برابری کامیون به نسبت بار که تعادل را برهم زده است میداند. او در این گفتگو ضمن تشریح وضعیت فعلی حملونقل، وضعیت گرانی قطعات مصرفی کامیونداران را در به خطر افتادن ایمنی، مدنظر قرار میدهد و میگوید: «ما میگوییم بزرگترین مشکل حملونقل فرسودگی ناوگان نیست بلکه عدم تعادل بین هزینه و درآمد رانندگان است که اتفاقاً ایمنی را به خطر انداخته است. از طرفی شاهد عدم بار کافی هستیم و از طرفی اگر باری هم به کامیونی برای جابهجایی برسد به دلیل هزینه حمل ارزان در مقابل قطعات گران، امکان تردد کامیون با لاستیک سالم و قطعات مصرفی سالم وجود ندارد.»
بازنگری در بخش حملونقل یکی از نظرت وزیر جدید است؛ ازنظر شما این بازنگری باید از کدام بخش آغاز شود؟
لازم است وزیر جدید به وضعیت حملونقل آشنایی کامل داشته باشد تا هرچه سریعتر تغییری جدی در وضعیت حملونقل کشور به وجود آید. عرضه در حملونقل یعنی تعداد کامیونهایی که بار میخواهند دو برابر تقاضایی است که وجود دارد و اشکال هم از آنجایی به وجود آمد که کامیونهای جدیدی را وارد کردند بدون اینکه کامیونهای فرسوده را خارج کنند. اکنون بازار دچار یک عدم تعادل است، یعنی تعداد کامیونها دو برابر نیاز است و عرضه، 50 درصد مازاد بر تقاضا است و از طرفی نرخ حمل توافقی است و شرکتها توافق میکنند و رقمی را به راننده میدهند و با توجه به افزایش قیمت شدید قطعات یدکی و نیازمندیهای اساسی اصولاً برای راننده صرف نمیکند که بار بزند؛ بنابراین یکی از دلایلی که در چند ماه اخیر شاهد امتناع از کار در بین کامیونداران هستیم همین عدم تعادل بین درآمد و هزینه است.
اصلاح رابطه شرکتهای حملونقلی و راننده دراینبین بهعنوان بخشی از برنامه اصلاحی سازمان راهداری بود که انجام شد؛ این برنامه در افزایش میل کامیونداران به حمل بار آیا کمک دهنده بود؟
اکنون 90 درصد رانندهها خود مالک هستند و زیر بلیت شرکتها کار نمیکنند؛ دراینبین سازمان راهداری دو کار تقریباً اشتباه انجام داد اول اینکه در کمیسیون ماده 12 پروندههای زیادی را به دلیل تخلف، بررسی و شرکتهای حملونقلی را تعطیل کرده است که این موضوع باعث جبههگیری شرکتها علیه سازمان راهداری و ادامهدار شدن مشکلات رانندگان شده است.
پیشازاین وزیر سابق راهوشهرسازی از موفقیتآمیز بودن اقدامات مشترک دولت و انجمنهای صنفی برای رفع مشکلات رانندگان و کامیونداران خبر داده بود و برای رانندگان تسهیلاتی در حوزههای بیمه، تأمین قطعات پرمصرف، افزایش کرایه حمل بار، تخصیص سوخت و اصلاح رابطه با شرکتهای حملونقلی در نظر گرفته شد که حتی در برههای باعث آرامشدن اعتراضات شد.
مشکلات رانندگان کماکان به قوت خود باقی است از طرفی همان ابتدا و در پی مطالبات بیمهای رانندگان عنوان شد که 900 هزار راننده به همراه خانواده آنها بیمه تکمیلی میشوند. این در حالی است که محل تأمین این هزینه مشخص نیست. ضمن اینکه در بودجه هم رقم آن پیشبینینشده است. این فشارها به شرکتها وارد میشود که آنها هزینه این بیمه را پرداخت کنند. از طرفی کامیونها زیر بلیت شرکتها کار نمیکنند و در هر استان نهایتاً از یک شرکت بار میگیرند بنابراین مبلغی به بارنامه اضافه میشود و این موضوع باعث برخورد با شرکتها شده است.
درست بگویم اکنون سازمان متولی با مشکل دوگانهای مواجه است. از طرفی کنترل شرکتها و از طرفی رانندهها که هزینههای آنها بیش از درآمدشان است. شرکتها هم یک جبهه جدید علیه سازمان گرفتهاند و معتقدند در فضای پس از اعتراضات کامیونداران به آنها اجحاف شده است. اینها مشکلات نرمافزاری است که ابتدا باید در بخش حملونقل حل شود. موضوع بیمه تکمیلی رانندگان هم حتماً باید حل شود و محل هزینههای آن مشخص شود تا قول به رانندگان عملی شود و ایجاد تعادل بین هزینهها و رانندگان داشته باشیم.
رسیدگی به کدام بخش از مطالبات رانندگان در این شرایط اولویت دارد؟
اکنون رانندگان حرفشان حق است و میگویند قطعات گران است و لاستیک در بازار نیست؛ این 60 هزار حلقه لاستیکی هم که اعلام و در بازار توزیع شد با توجه به نیاز موجود کافی نیست. اکنون وضعیت تأمین لاستیک کامیونداران در برخی استانها بسیار نامناسب است و من شاهد تردد کامیونی با لاستیک پوستهای بودم. این در حالی است که حجم بار سنگین است و هرلحظه امکان ترکیدن لاستیک کهنه و به خطر افتادن ایمنی راننده کامیون و سایر خودروهای در جاده وجود دارد. اینها عوامل خطرناکی برای ناامنی جادهها است. ما میگوییم بزرگترین مشکل حملونقل فرسودگی ناوگان نیست بلکه عدم تعادل بین هزینه و درآمد رانندگان است که اتفاقاً ایمنی را به خطر انداخته است. قولهایی که بیدلیل به راننده داده شده است و عملی نشده است.
وضعیت تصافادت در شرایطی که شما از آن بهعنوان ترددهای پرخطر کامیونها در جادهها اشاره میکنید چگونه خواهد بود؟
در این وضعیت تصادفات رو به افزایش خواهد رفت. اگر به کامیوندار فشار بیاوریم که با این وضع به کار ادامه دهند امنیت جادهها به خطر میافتد.
بنابراین از نظر شما ایمنی بیش از اینکه به فرسودگی ناوگان مربوط باشد به مدیریت تقاضا و عرضه ارتباط دارد درسته؟
بله. اکنون کامیونهای فرسوده را سالهاست که جمعآوری نکرده و از چرخه حملونقل بیرون نکردهاند و در این شرایط دو برابر بار موجود متقاضی حمل بار وجود دارد که دلالی را رواج داده است و حالا اگر باری همدست کامیوندار برسد متأسفانه نمیتواند از پس هزینههایش بربیاید. کامیونهای مازاد در بازار حملونقل سایه سنگینی انداختهاند. در بخش مسافری هم همین است. این ضعفی که اکنون در بخش حملونقل وجود دارد ناشی از کامیونهای جدیدی است که در سالهای اخیر وارد چرخه حمل شده است.
نمیشود کامیون جدیدی اضافه کرد مگر اینکه فرسودهها جمع شوند و بین عرضه و بار و بین هزینه و درآمد این دوتا به هم مربوط میشود. اکنون مدتزمان خواب کامیون در برخی مبادی ورودی به چند روز هم میرسد. کامیوندار در مبادی ورودی گاهی باید چند روز معطل بار باشد و معنی این وضعیت این است که بار نیست و باید در نوبت بایستند تا بار پیدا شود؛ یعنی عرضه بیش از تقاضای بار است.
برای افزایش بهرهوری در بخش حملونقل و اقتصادیشدن این بخش شما چه پیشنهادی دارید؟
مدیریت حملونقل به معنای واقعی برنامهریزی میخواهد این برنامهریزی هم باید قابلاجرا باشد. اکنون متأسفانه سازمان با مسائل روزمره زیادی درگیر است و عدم تعادل در این شرایط سخت است.